محفل صهباپرستان بی نوای از جویای تبریزی غزل 314

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

محفل صهباپرستان بی نوای ساز نیست

1 محفل صهباپرستان بی نوای ساز نیست گرمیی با بزم ما بی شعلهٔ آواز نیست

2 رنگم از حیرانی دیدار برجا مانده است طائر تصویر را بال و پر پرواز نیست

3 اینقدر صوت مغنی چون زند ناخن به دل حسن مستوری اگر در پردهٔ آواز نیست

4 خامشی مفتاح قفل بستهٔ دلها بود تا نبندد لب در فیضی به رویت باز نیست

5 رازها را جوهر آیینهٔ دل گفته اند آنچه بتوان بر زبان آورد آنرا راز نیست

6 سخت می ترسم مبادا دعوی دیگر کند سحرکاریهای چشم او کم از اعجاز نیست

7 نالهٔ عاشق بقدر حسن معشوقش رساست بلبلی با ما در این گلراز هم آواز نیست

8 می تپد از تنگی میدان دلم در زیر چرخ هر فضایی در خور پرواز این شهباز نیست

9 خلعت تحسین بی اندازه را آماده باش نیست جویا مصرعی اینجا که با آواز نیست

عکس نوشته
کامنت
comment