1 صهبا، ز زکامش مژه چون پرنم شد؛ زین واقعه حال دوستان درهم شد
2 چون کند دو دندان، پی تاریخ آذر گفتا که: دو از خوشه ی پروین کم شد»
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 من کیستم، آن درد کش صاف ضمیرم؛ کز لای خم و رشحه ی خمر است خمیرم!
2 در جرگه ی ارباب هنر، نیست مثالم؛ در حلقه ی اصحاب نظر، نیست نظیرم
1 نخست آینهای بهر دیدن خود خواست قرار کار، به خلق سرای امکان داد
2 به عقل آیه والایی دو عالم خواند به عرش، پایهٔ بالایی نه ایوان داد
1 ای داده نخل قد تو بر، ماه و آفتاب و افگند سایه خد تو بر ماه و آفتاب
2 بویی چو بوی تو، نه مگر مشک و غالیه؛ رویی چو روی تو، نه، مگر ماه و آفتاب!
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **