حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی
حزین لاهیجی

سحر ز هاتف میخانه ام سروش از حزین لاهیجی غزل 348

غزل 348 ام از 1771 غزلیات

سحر ز هاتف میخانه ام سروش آمد

1 سحر ز هاتف میخانه ام سروش آمد که بایدت به در پیر می فروش آمد

2 به جان چو خدمت میخانه راکمر بستم سرم ز مستی آسودگی به هوش آمد

3 چو ره به گشت گلستان وحدتم دادند نوای بلبل و زاغم، یکی به گوش آمد

4 به پای مغبچه گر جان دهم غریب مدان که خون مشرب یک رنگیم به جوش آمد

5 برآور از قفس ای بلبل خزان زده سر که فصل گل شد و ایام عیش و نوش آمد

6 دگر خموش نشستن به خانه، بی دردیست که قمری از سر هر شاخ در خروش آمد

7 سرم به قیصر و خاقان فرو نمی آید از آن زمان که سبوی میم به دوش آمد

8 کسی زبان نتواند به راز غیب گشود جرس به قافلهٔ اهل دل خموش آمد

9 به دست پیر خرابات توبه کرده حزین که مست از در میخانه خرقه پوش آمد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سحر ز هاتف میخانه ام سروش آمد

شاعر شعر سحر ز هاتف میخانه ام سروش آمد چه کسی است ؟

شاعر شعر سحر ز هاتف میخانه ام سروش آمد حزین لاهیجی می باشد.

شعر سحر ز هاتف میخانه ام سروش آمد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 12 سروده شده است.

قالب شعر سحر ز هاتف میخانه ام سروش آمد چیست ؟

قالب شعر سحر ز هاتف میخانه ام سروش آمد غزل است

مضمون اصلی شعر سحر ز هاتف میخانه ام سروش آمد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر