-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سحاب خامه من جز در خوشاب ندارد سفینهٔ غزلم موجهٔ سراب ندارد
2 ز بیقراری هجران رسد نوید وصالم در امید بود دیده ای که خواب ندارد
3 ز پرده داری ابر نقاب شکوه ندارم کتان طاقت من تاب ماهتاب ندارد
4 گشوده است به راه نگه چو آینه آغوش گشاده رویی حسن تو آفتاب ندارد
5 کدام کار دل از برق جلوه تو برآید؟ چراغ عمرکسی اینقدر شتاب ندارد
6 عنان کشیده تر افغان کن ای جنون زده بلبل کدام گل به چمن پای در رکاب ندارد؟
7 همین قدر ز تو باید که دیده ای به کف آری کدام روزنه، راهی به آفتاب ندارد؟
8 بلند نشئه حزین ، ازکدام رطل گرانی؟ سیاه مستی کلک تو را شراب ندارد