ساقیا خیز کز محول حال از جامی غزل 301

جامی

جامی

جامی

ساقیا خیز کز محول حال

1 ساقیا خیز کز محول حال روز عشرت نهاد روبه زوال

2 روزه خواهد حجاب ما گشتن از شراب حرام و نقل حلال

3 چون رسد دور من عنایت کن آنچنان کاسه های مالامال

4 که رساند ز سلخ شعبانم مست طافح به غره شوال

5 مستی حال من شود که برد ذکر ماضی و فکر استقبال

6 مطربا عود خوشنوا طفلیست جا دهش در کنار چون اطفال

7 تا درآید به ناله طفل آسا گوش او را به دست لطف بمال

8 ناله او مرا به کشور جان برد از تنگنای حس و خیال

9 در هوای فضای فقر و فنا طایر همتم زند پر و بال

10 به مقامی رسم که چون جامی قدسیان از نشیمن اقبال

11 در من آورده روی خود گویند مرحبا تعال تعال

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر