ساقی ز بامداد روان از حکیم نزاری قهستانی غزل 24

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

ساقی ز بامداد روان کن کئوس را

1 ساقی ز بامداد روان کن کئوس را تا گردنان نهند به پیشت رئوس را

2 زنگار غم به صیقل می بستر از پگاه صفوت چنین دهند ذوات و نفوس را

3 وقت سحر چو بانگ برآرد خروس صبح تو نیز هم به بانگ درآور خروس را

4 کنج فراغ گیر که در کاینات نیست شایسته تر ز می کده جایی جلوس را

5 زنهار می مده به گرانان تندخوی بوسه چه لایق است و موافق دبوس را

6 از محتسب مترس که او نیز می‌خورد عاقل به خویشتن ندهد ره فسوس را

7 مالک کند به حشر مکافات محتسب رستم دهد جزا به سزا اشکبوس را

8 منسوخ کرد شیره رز در معالجت سغمونیا و تربد و مقل و فلوس را

9 تا می فروش رام تو باشد نزاریا یک جو مخر زمانه تند شموس را

10 فرمان نبرد و پی رو رای و قیاس شد در خام از آن گناه گرفتند توس را

11 خودبین مباش و باد مینداز در دماغ غیرت شجاع راست نه طبل و نه کوس را

عکس نوشته
کامنت
comment