- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ساغر گلی ز گلشن بیهوشی من است سرمه غبار کوچه ی خاموشی من است
2 من شعله ام، نهان نتوان داشت شعله را ایام بی سبب پی خس پوشی من است
3 فصل بهار و مستی مرغان تمام شد آمد خزان و وقت قدح نوشی من است
4 نازم به رازداری خود چون صدف که بحر از موج، جمله لب پی سرگوشی من است
5 پیراهنم ز یاد لبش بوی می گرفت خمیازه سینه چاک هم آغوشی من است
6 در هر لباس، جوهر زیبندگی خوش است آیینه داغ طرز نمدپوشی من است
7 ساغر سلیم من به حریفان نمی دهم موقوف مستی تو به بیهوشی من است