ساغر گلی ز گلشن بیهوشی از سلیم تهرانی غزل 143

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

ساغر گلی ز گلشن بیهوشی من است

1 ساغر گلی ز گلشن بیهوشی من است سرمه غبار کوچه ی خاموشی من است

2 من شعله ام، نهان نتوان داشت شعله را ایام بی سبب پی خس پوشی من است

3 فصل بهار و مستی مرغان تمام شد آمد خزان و وقت قدح نوشی من است

4 نازم به رازداری خود چون صدف که بحر از موج، جمله لب پی سرگوشی من است

5 پیراهنم ز یاد لبش بوی می گرفت خمیازه سینه چاک هم آغوشی من است

6 در هر لباس، جوهر زیبندگی خوش است آیینه داغ طرز نمدپوشی من است

7 ساغر سلیم من به حریفان نمی دهم موقوف مستی تو به بیهوشی من است

عکس نوشته
کامنت
comment