صفیر مرغ جان اسرار گوید از قاسم انوار غزل 353

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

صفیر مرغ جان اسرار گوید

1 صفیر مرغ جان اسرار گوید و لیکن با دل بیدار گوید

2 پشیمان گردد اندر آخر کار که سر گنج را با مار گوید

3 سخن از عشق گفتن ناروانیست بشرط آنکه با مقدار گوید

4 چرا باید سخن گفتن بکوری که چون بشنید از آن زنهار گوید؟

5 ولی در لعنتست آن کور مغرور که فخر انبیا را عار گوید

6 چه گویی قصه آن کور مشرک که او انکار را اقرار گوید؟

7 محمد گفته باشد در حقیقت حدیثی را که یار غار گوید

8 سخن های مقلد بی فروغست اگر یک بار، اگر صد بار گوید

9 بگیرد گوش وبینی مرد عارف جعل چون قصه گلزار گوید

10 عجب حالی که یک قطره از ین بحر حدیت قلزم زخار گوید

11 چوعشق مست شد نا کام و نا چار حدیث خانه در بازار گوید

12 درین میدان چه جای سر؟ که صوفی حدیث از جبه و دستار گوید

13 زیک بحر ست این لؤلؤی شهوار اگر مولا، اگر عطار گوید

14 چو قاسم در بقای او فنا شد سخن از واحدالقهار گوید

عکس نوشته
کامنت
comment