- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ایمن از جور حوادث ساخت عجز من مرا شیشه جانیها حصاری گشت از آهن مرا
2 چون نباشم خوشدل از بیتابیی کز درد اوست صبح نوروزیست هر چاکی ز پیراهن مرا
3 آتشم؛ آتش، مکن تکلیف سیر گلشنم پر فشانیهای بلبل می زند دامن مرا
4 بر نمی تابد مزاج نازکم گلگشت باغ بی دماغ از نکهت گل می کند گلشن مرا
5 پردهٔ فانوس نتواند حجاب شمع شد کی نهان در سینه می ماند دل روشن مرا
6 بار سنگین گریبان برنتابد وحشتم در جنون جویا چو صحرا بس بود دامن مرا