- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صفای وقت جهان چون به ما نمی خواهد که زشت آینهٔ باصفا نمی خواهد
2 شکست توبه خوش آمد مرا که رو زردی نمی کشد ز کس و مومیا نمی خواهد
3 بیا به کشتی بحر فنانشین و برو ز خود که کشمکش ناخدا نمی خواهد
4 چنان سبک شده ام در ره وفا که چو کاه کشیدنم مدد کهربا نمی خواهد
5 هر آنچه کس طلبد از کریم می یابد خوش آن که او ز خدا جز خدا نمی خواهد
6 کسی است نیک که نیکی چو می کند امروز در آن مقابله فردا جزا نمی خواهد
7 خوشم به طور سعیدا و بی نیازی او که زخم، مرهم و دردش دوا نمی خواهد