سائلی پرسید از از عطار نیشابوری مصیبت نامه 7

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

سائلی پرسید از آن شوریده حال

1 سائلی پرسید از آن شوریده حال گفت اگر نام مهین ذوالجلال

2 میشناسی بازگوی ای مرد نیک گفت نانست این بنتوان گفت لیک

3 مرد گفتش احمقی و بی قرار کی بود نام مهین نان شرم دار

4 گفت در قحط نشابور ای عجب میگذشتم گرسنه چل روز و شب

5 نه شنودم هیچ جا بانگ نماز نه دری بر هیچ مسجد بود باز

6 من بدانستم که نان نام مهینست نقطهٔ جمعیت و بنیاد دینست

7 از پی نان نیستت چون سگ قرار حق چو رزقت میدهد توحق گزار

8 حق چو رزقت داد و کارت کرد راست تو بخور وز کس مپرس این از کجاست

عکس نوشته
کامنت
comment