1 غم با لطف تو شادمانی گردد عمر از نظر تو جاودانی گردد
2 گر باد به دوزخ برد از کوی تو خاک آتش همه آب زندگانی گردد
1 این هفت سپهر در نوشتیم آخر وز دوزخ و فردوس گذشتیم آخر
2 هم شد فدی تویی تو مایی ما وی دوست تو ما و ما تو گشتیم آخر
قالالله تعالی: «وهو الذی یبدو الخلق ثم یعیده» ,
و قال النبی صلیالله علیه وسلم: «یموت الناس علی ما عاش فیه و یحشر الناس علی مامات علیه» ,
1 عشاق تو از الست مست آمده اند سر مست ز بادهٔ الست آمده اند
2 می می نوشند و پند می ننیوشند کایشان ز الست می پرست آمده اند