- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غم می گزد لب من، من می گزم لب عشق میرم به تلخی غم، نازم به مشرب عشق
2 دانای شهر و ده کیست، کاز طنز ما نرنجد خندند بر فلاتون، طفلان مکتب عشق
3 داروی صحت عشق در حکمت ازل نیست اما ز سردی عقل، زایل شود تب عشق
4 ناکامی دمی عشق پروردهٔ مراد است در آفتاب غرق است شام من و شب عشق
5 در دیر و کعبه سایل، با کفر و دین مقابل با نوش و نیش یک دل، این است مشرب عشق
6 تا ریخت خون عرفی، از چشم خلق شد گم زان جلوه ها تو گویی، این بود مطلب عشق