جامی

جامی

جامی
جامی

صادقی را غم شبگیر گرفت از جامی هفت اورنگ 32

هفت اورنگ 32 ام از 3391 سبحة‌الابرار

صادقی را غم شبگیر گرفت

1 صادقی را غم شبگیر گرفت صبحدم دست یکی پیر گرفت

2 کمر خدمت او ساخت کمند بهر معراج مقامات بلند

3 پیر روزی دم عرفان می زد گوی اسرار به چوگان می زد

4 سامعان جمله سرافکنده به پیش از ره گوش برون رفته ز خویش

5 آمد آن طالب صادق به حضور که به فرموده ات ای چشمه نور

6 خشک و تر هیمه همه سوخته شد تا تنوری عجب افروخته شد

7 بعد ازین کار چه و فرمان چیست آنچه مکنون ضمیر است آن چیست

8 پیر مشغول سخن بود بسی در جوابش نزد اصلا نفسی

9 کرد آن نکته مکرر دو سه بار پیر زد بانگ که ای نکته گذار

10 چند با ما کنی الحاح چنین رو در آن آتش سوزان بنشین

11 باز دریای صفا پیر کهن موج زن گشت به تحقیق سخن

12 موج آن بحر به آخر چو رسید یادش آمد ز مقامات مرید

13 گفت خیزید که آن نادره فن کرده در آتش سوزانش وطن

14 زانکه عقد دل او نیست گزاف با من آنسان که کند قصد خلاف

15 یافتندش چو زر پاک عیار کرده در آتش سوزنده قرار

16 آتشش شعله زنان از همه سوی بر تنش کج نشده یک سر موی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر صادقی را غم شبگیر گرفت

شاعر شعر صادقی را غم شبگیر گرفت چه کسی است ؟

شاعر شعر صادقی را غم شبگیر گرفت جامی می باشد.

شعر صادقی را غم شبگیر گرفت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر صادقی را غم شبگیر گرفت چیست ؟

قالب شعر صادقی را غم شبگیر گرفت هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر صادقی را غم شبگیر گرفت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.