-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبا به باغ جنان رو تو آه و زاری کن ز دیده بهر پیمبر سرشک جاری کن
2 بگو حسین تو تنها و بیمدد کار است بیا به کوفه از آن شهریار یاری کن
3 ز تشنگی جگر عترت تو گشته کباب بیا به گلشن خود فکر آبیاری کن
4 ز بهر آب حسین از سکینه گشته خجل ز نور دیده خود رفع شرمساری کمن
5 حواله گشته به زینب رکاب داری شاه نظر به حال حسین موسم سواری کن
6 شده چو خانه زنبور جسم شاه شهید بیا و چاره این زخمهای کاری کن
7 حسین تو ز قفا داد سر به راه خدا نظر به شوق وی از بهر جان نثاری کن
8 یتیم پروری آخر ثواب میباشد بیا سکینه خود را نگاهداری کن
9 برای بخشش عصیان خویشتن (صامت) به ماتم شه لب تشنه اشگباری کن