ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار
ملک‌الشعرا بهار

صبا روزی که عصرش از ملک‌الشعرا بهار قطعه 424

قطعه 424 ام از 1042 قطعات

صبا روزی که عصرش کرد سکته

1 صبا روزی که عصرش کرد سکته به‌ یک‌ مجلس‌ دو من‌ سیب و هلو خورد

2 هلوی مفت و سیب آمد به‌دستش ز حرص آن جمله را یکجا فرو برد

3 دگر سی تخم‌مرغ نیم‌رو را یکایک در میان معده افشرد

4 سپس ده شیشه لیموناد نوشید زهی پرخور، زهی پردل‌ زهی گرد

5 پس آنگه مدتی خسبید و آخر همان‌جا سکته کرد و خونش افسرد

6 زن بیچاره‌اش با حالت یأس به بالینش طبیبی چند آورد

7 به قصد فصد او بودند اما نجستند اندر آن هیکل رگی خرد

8 به هرجا شد زدندش چند نشتر نه‌خون آمد نه رنگ جنباند تا مرد

9 به مرگش شورها کردند مخلوق که او مخلوق را بسیار آزرد

10 جلو افتاد سالی بیست مرگش شتابان رفت سوی گور بافرد

11 دل یاران به درد آورد از این‌رو بدل شد صاف برناییش با درد

12 به من بهتان بسی زد تا به نفرین بر او تیری زدم کش بر جگر خورد

13 به طمع جیفهٔ دنیا بدی کرد به دنیا هم در آخر جیفه بسپرد

14 به تارب‌بخ وفاتش طبع بنده مکرر سفر اشعار گسترد

15 مصارپع مناسب را مکرر ز روی امتحان بنوشت و بشمرد

16 خود او ازگور آخرکرد بیرون سرو گفتا «‌صبا از پرخوری مرد»

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر صبا روزی که عصرش کرد سکته

شاعر شعر صبا روزی که عصرش کرد سکته چه کسی است ؟

شاعر شعر صبا روزی که عصرش کرد سکته ملک‌الشعرا بهار می باشد.

شعر صبا روزی که عصرش کرد سکته در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر صبا روزی که عصرش کرد سکته چیست ؟

قالب شعر صبا روزی که عصرش کرد سکته قطعه است

مضمون اصلی شعر صبا روزی که عصرش کرد سکته چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر