صبا برو تو پیامی ز از جهان ملک خاتون غزل 1120

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

صبا برو تو پیامی ز من به یار رسان

1 صبا برو تو پیامی ز من به یار رسان غم فراق چو دانی به غمگسار رسان

2 سلام و پرسش بی حد به اشتیاق تمام ازین کمینه خاکی بدان نگار رسان

3 تو شرح حال من خسته دل نکو دانی ز روی لطف خدا را بدان دیار رسان

4 قرار نیست چو من در دو زلف سرکش دوست بیا ز نکهت زلفش به بیقرار رسان

5 بگو فراق رسانید جان ما بر لب بیا و منتظری را به انتظار رسان

6 چو جان به لعل لبت تشنه ام نگارینا بیا و تشنه وصلت به چشمه سار رسان

7 اگر نگار شبی حال زار ما پرسد بگو بیا و جهان را به اعتبار رسان

عکس نوشته
کامنت
comment