- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبا چو حلقه آن زلف تابدار گشاد گره ز رشته جانهای بی قرار گشاد
2 ز ذوق بوس و هوای کنار توست به باغ که غنچه کرد دهان باز و گل کنار گشاد
3 بهار شد سوی بستان گذر که هر گرهی که داشت شاخ گل از غنچه در بهار گشاد
4 گشاد از دهن تنگ تو دلم آری ز غنچه مرغ چمن را بود هزار گشاد
5 ز سرو و لاله تماشای قد و روی تو کرد چو باغبان به چمن چشم اعتبار گشاد
6 نهاد بر جگر لاله داغ چون سوسن زبان به وصف تو بر طرف لاله زار گشاد
7 بغیر یار ندیدم درون پرده کسی قضا چو پرده عزت ز روی کار گشاد
8 ز شهر عشق مخوان سوی کعبه جامی را که پای تابه غربت درآن دیار گشاد