- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبا آمد پیامی سویم آورد مگر زان دلبر گلبویم آورد
2 که بستان شد معطّر از نسیمش چو از زلف بت مه رویم آورد
3 هوا گویی ز لطفش مشک بیزست که بویی زان خم گیسویم آورد
4 بسی منّت ز باد صبح دارم کز آن زلف معنبر بویم آورد
5 خضر سان زندگی از سر گرفتم که آب زندگی زان جویم آورد
6 جهان را جان شیرین با تن آمد حیاتی زآن لب دلجویم آورد
7 شوم خاک سر کویت نگارا که آبی از رخت با رویم آورد