-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبا نشان غبار دیار یار بپرس دوای چشم ضرر دیده زان غبار بپرس
2 هزار بار گر از یار بر دلم بیش است به جان یار که او را هزار یار بپرس
3 ز زلف دوست که مجموع او پریشانیست حکایت من آشفته روزگار بپرس
4 حدیث دیده ی بی خواب من ز درد فراق از آن دو نرگس خوش خواب پر خمار بپرس
5 مرا که زار شدم ز آرزوی دیدن دوست تن نزار مرا بین و زار زار بپرس
6 بر آن قرار که دادی مرا به پرسیدن تلطفی کن و روزی بر آن قرار بپرس
7 علاج درد دل مستمند ابن حسام از آن مفرح یاقوت آبدار بپرس