-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سعادت یار و دولت همنشین است کسی را کان رخ مهوش قرین است
2 بتا دوری نمی خواهم ز رویت صلاح کار من گویی در این است
3 نداری مهربانی با من ای دوست به جان تو که می دانم چنین است
4 هزاران داغ و درد از روز هجران به جانم زان مه زهره جبین است
5 به محراب دو ابرویت کنم روی به تخصیصم دعا در راه دین است
6 نگارینا جفا کردی و رفتی وفا و دوستی با ما همین است
7 اگر تو بی وفایی پیشه کردی مرا مذهب نگارینا نه این است
8 گرم جان بخشی و گر دل ستانی جهان باری به جان و دل رهین است
9 عزیزان چون مرا بینند گویند مکن ترکش که یاری نازنین است
10 ترحم نیستت در دل نگارا مگر آن دل که داری آهنین است