- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صعب کاریست سرآسیمه ی ایام شدن بازگشتن ز رقیبان و به ناکام شدن
2 می روم بی خود و باخود زجفا می گویم تا کی از دست دل انگشت کشِ عام شدن
3 یک قدم را که نهادم دم رفتن بر دوست وقت رجعت نتوان باز به ده گام شدن
4 پیش ما روی نکونیست دریغ ارنه رواست از پی روی نکو رفتن و بدنام شدن
5 گر خردمند بود مرد چو پیش آید کار بایدش اول از آغاز به انجام شدن
6 این همان دانه ی زرق است نزاری هش دار مصلحت نیست دگر باره سوی دام شدن
7 مغز دین در سر سودای هوس نتوان کرد از پی حرمت کافر نتوان خام شدن
8 منزل بادیه دور است و سحر گه نزدیک دشمنان خفته صواب است به هنگام شدن
9 حوریان منتظر آن که ببینند و تو را شرم ناید چو مُغ آخر برِ اصنام شدن