- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روی چو مهت کاینه جان و جهانست حسنش ز همه ذره چو خورشید عیانست
2 عالم شده از نور رخت ظاهر و پیدا در پرده هر ذره جمال تو نهانست
3 در ظاهر و باطن بیقین از همه رویی عارف همه او بیند و جاهل بگمانست
4 در مذهب من نام و نشان جمله ترا بود غیری که نباشد ز کجا نام و نشانست
5 خورشید حقیقی است که از کون و مکان تافت عالم همه روشن شده از پرتو آنست
6 از عاشق دیوانه خبر جوی ز معشوق کین زاهد افسرده هم از بیخبرانست
7 حسن رخ تو دید اسیری ز دو عالم ای جان ز جهان او بجمالت نگرانست