جامی

جامی

جامی
جامی

روزیش وانگرفتم روزی از جامی هفت اورنگ 56

هفت اورنگ 56 ام از 3391 سبحة‌الابرار

روزیش وانگرفتم روزی

1 روزیش وانگرفتم روزی که نداری دل دین اندوزی

2 چه شود گر تو هم از سفره خویش دهیش یک دو سه لقمه کم و بیش

3 از عقب داد خلیل آوازش گفت بر خوان کرم دمسازش

4 پیر پرسید که ای لجه جود از پی منع عطا بهر چه بود

5 گفت با پیر خطابی که رسید وان جگر سوز عتابی که رسید

6 پیر گفت آن که کند گاه خطاب آشنا را پی بیگانه عتاب

7 راه بیگانگیش چون سپرم ز آشناییش چرا برنخورم

8 رو در آن قبله احسان آورد دست بگرفتش و ایمان آورد

9 پیری از نور هدی بیگانه چهره پر دود ز آتشخانه

10 کرد از معبد خود عزم رحیل میهمان شد به سر خوان خلیل

11 چون خلیل آن خللش در دین دید بر سر خوان خودش نپسندید

12 گشت با واهب روزی بگرو یا ازین مایده برخیز و برو

13 پیر برخاست که ای نیک نهاد دین خود را به شکم نتوان داد

14 با لبی خشک و دهان ناخورد روی ازان مرحله در راه آورد

15 آمد از عالم بالا به خلیل وحی کای در همه اخلاق جمیل

16 گر چه آن پیر نه بر دین تو بود منعش از طعنه نه آیین تو بود

17 عمر او بیشتر از هفتاد است که در آن معبد کفر آباد است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر روزیش وانگرفتم روزی

شاعر شعر روزیش وانگرفتم روزی چه کسی است ؟

شاعر شعر روزیش وانگرفتم روزی جامی می باشد.

شعر روزیش وانگرفتم روزی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر روزیش وانگرفتم روزی چیست ؟

قالب شعر روزیش وانگرفتم روزی هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر روزیش وانگرفتم روزی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی