رنگ رز خواست که خمی کند از از قاسم انوار غزل 312

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

رنگ رز خواست که خمی کند از کور و کبود

1 رنگ رز خواست که خمی کند از کور و کبود رنگ او راست نشد،حیرت و وحشت افزود

2 خم اگر تیره شود،صوفی ما طیره مشو که درین کاسه همانست که از خم پالود

3 زان شرابی که ازو زنده شود جان و جهان ساقی جان و جهان بر دل ما می پیمود

4 جمله دلها همه مستند چو دیدند این حال که صراحی بسجود آمد و جانها بشهود

5 باده از خم الهی خور و چندان می خور که ترا باز رهاند همه از ننگ وجود

6 بخرابات جهان واله و سرگردانیم کس نداند که چه حالست و چه افتاد و چه بود

7 قاسمی را ز شرابات الهی در ده ساقی،امروز علی رغم جحودان حسود

عکس نوشته
کامنت
comment