1 رو، یک جهتان به هر طرف نگذارند سررشته مهر تو ز کف نگذارند
2 از سینه اهل راز آید، که دگر پروردن گوهر به صدف نگذارند
1 پژمردگی نبرد بهار از گیاه ما چون لاله جزو تن شده بخت سیاه ما
2 روزی که نبود آینه حسن در نظر در چشمخانه زنگ برآرد نگاه ما
1 عشق را چون شعله غیر از سوختن دربار نیست هرکه شد ز اهل سلامت مرد این بازار نیست
2 کاش یک بار افتدش بر گلشن کویت گذر آنکه گوید سرو را پا هست چون رفتار نیست؟