روم از خویشتن دنبال دلدار از جویای تبریزی غزل 697

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

روم از خویشتن دنبال دلدار

1 روم از خویشتن دنبال دلدار مگر یابم خبر از حال دلدار

2 رود ناچار عمر هر که بگذشت نرفتن کی توان دنبال دلدار

3 به رنگ بوی در گل از لطافت بود تن در قبای آل دلدار

4 ز چشمم گریه نقش مردمک شست نشیند تا به جایش خال دلدار

5 چو داغش سکه بر اقلیم دل زد بود تن ملک و جانم مال دلدار

6 فتادم با وجود ضعف جویا به رنگ سایه در دنبال دلدار

عکس نوشته
کامنت
comment