جامی

جامی

جامی
جامی

برخیز تا به عزم تماشا برون رویم از جامی غزل 337

غزل 337 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

برخیز تا به عزم تماشا برون رویم

1 برخیز تا به عزم تماشا برون رویم از تنگنای شهر به صحرا برون رویم

2 زین دام پای گیر و کمند گلوفشار چون سرکش آهوان به تک پا برون رویم

3 هرجا که هست جا همه تنگی و تیرگیست جایی که جا نبود ازانجا برون رویم

4 چون قدسیان ز فر تجرد کنیم پر پران ز طاق طارم مینا برون رویم

5 در سنگلاخ حرص شود پی سمند عزم ره کرده بر نشیمن عنقا برون رویم

6 باشد که از کدورت هستی رهیم باز بر کف گرفته جام مصفا برون رویم

7 ما را درین سلوک چو ما نیست مانعی جامی ضرورت است که بی ما برون رویم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر برخیز تا به عزم تماشا برون رویم

شاعر شعر برخیز تا به عزم تماشا برون رویم چه کسی است ؟

شاعر شعر برخیز تا به عزم تماشا برون رویم جامی می باشد.

شعر برخیز تا به عزم تماشا برون رویم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر برخیز تا به عزم تماشا برون رویم چیست ؟

قالب شعر برخیز تا به عزم تماشا برون رویم غزل است

مضمون اصلی شعر برخیز تا به عزم تماشا برون رویم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی