- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 برخیز و بر افروز هلا قبله ی زردشت بنشین و بر افکن شکم قاقم بر پشت
2 بس کس که ز زردشت بگردیده، دگر بار ناچار کند روی سوی قبله ی زردشت
3 من سرد نیابم که مرا ز آتش هجران آتشکده گشتست دل و دیده چو چرخشت
4 گر دست بدل بر نهم از سوختن دل انگشت شود بیشک در دست من انگشت
5 ای روی تو چون باغ و همه باغ بنفشه خواهم که بنفشه چنم از زلف تو یک مشت
6 آنکس که ترا کشت، ترا کشت و مرا زاد و آنکس که ترا زاد، ترا زاد و مرا کشت