- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ساکنانی که قدم در ره مقصد زده اند دست در دامن اولاد محمد زده اند
2 ساکن خطه خاکند ولی از ره قدر خیمه بر طارم این سقف زمرّد زده اند
3 در نظرشان نرود دنیی و عقبی جز دوست گره عهد برین عزم موکد زده اند
4 گر سر کثرت اشغال ندارند رواست باده در مجلس عشاق مجرّد زده اند
5 بانگ وحدت چو نزاری به جهان در دادند وین منادا ز پی ملک مخلد زده اند