1 توبه کند کسی که به وقت گل از شراب کی توبه اش قبول کند غافرالذنوب
2 قطع تعلق از همه لذات کرده ایم الا ز جام باده گلگون و روی خوب
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 خاک باد آن سر که در وی سر سودای تو نیست دور باد از شادی، آن کو یار غمهای تو نیست
2 سرو در بالا کمال راستی دارد ولی در کمال حسن و زیبایی چو بالای تو نیست
1 ای دل! بلا بکش چو دلت مبتلای اوست خوشنود شو بدانچه مراد و رضای اوست
2 تن در جفای او نه و از غم مدار باک کاین غصه و جفا همه عین وفای اوست
1 صبح از افق بنمود رخ، در گردش آور جام را وز سر خیال غم ببر، این رند دُردآشام را
2 ای صوفی خلوتنشین بستان ز رندان کاسهای تا کی پزی در دیگ سر، ماخولیای خام را؟
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به