هزار یادِ سرِ از حکیم نزاری قهستانی غزل 700

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

هزار یادِ سرِ پنجۀ نگارینش

1 هزار یادِ سرِ پنجۀ نگارینش هزار یادِ بناگوش و عِقدِ پروینش

2 کنار من شود از اشک تا میان پرخون چو یادم آید از آن پنجۀ نگارینش

3 ز بس تپیدنِ دل چون گِره شوم درهم چو یادم آید از آن زلفِ عنبر آگینش

4 ز دیده زر طبقِ روی در گهر گیرم چو یادم آید از آن سینه هایِ سیمینش

5 چو نافِ آهویِ چین در دلم بسوزد خون چو یادم آید از آن طرّه هایِ پرچینش

6 نسیمِ پیرهنِ یوسفم رسد به دماغ چو یادم آید از آن نکهتِ عرق چینش

7 برآیدم به دماغ آتش از حرارتِ مهر چو یادم آید از آن غمزه هایِ پرکینش

8 شود رخِ چو زریرم ز اشکِ سیم اندود چو یادم آید از آن حلقه هایِ زرّینش

9 از آبِ شور سرم گریه تر کند دامن چو یادم آید از آن خنده هایِ شیرینش

10 هزار بار برآید ز غصّه جان به لبم چو یادم آید از آن رسم و راه و آیینش

11 همین خوش است که از وقتِ یاد کردنِ دوست خوش است وقتِ نزاریِ زارِ مسکینش

عکس نوشته
کامنت
comment