-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یاد آن شب ها که در خلوت به روز آوردمی تا طلوع مهر با آن مهربان می خوردمی
2 می ز دست رشک خورشید فلک نوشیدمی بر جمال راحت جان روح می پروردمی
3 می کشد صد بار نومیدی مرا هر ساعتی کاش کی یک روی گشتی کاریا یک دردمی
4 دشمنم هم عاقبت آواره کرد از کوی دوست کاش چون سرگشته ام در کوی او می گردمی
5 کاش طوفانی برآید تا مرا آن جا برد خاک کویش بودمی بر آستانش گردمی
6 هر زمان از دل نیاوردی بلایی بر سرم گر نزاری را ز خود چندین نمی آزردمی