یاد آن زمان که بادهٔ عشرت از حزین لاهیجی غزل 432

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

یاد آن زمان که بادهٔ عشرت به کام بود

1 یاد آن زمان که بادهٔ عشرت به کام بود دوری که خوش گذشت به ما، دور جام بود

2 ساقی ز خود شدیم، شرابی به کار نیست مستانه جلوه های تو ما را تمام بود

3 از بس گذشت بی تو به ما تیره، روزگار روشن نشد که روز و شب ما کدام بود

4 دوشم نمود باغ نوی، رنگ آل تو جستم ز خواب، بوی گلم در مشام بود

5 باشد به روز رفتهٔ عمرم امیدها دیدم چو صبح دولت پروانه شام بود

6 حرف الف نبود همان در میان حزین در دل خیال قامت آن خوش خرام بود

عکس نوشته
کامنت
comment