- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یاد آن زمان که بادهٔ عشرت به کام بود دوری که خوش گذشت به ما، دور جام بود
2 ساقی ز خود شدیم، شرابی به کار نیست مستانه جلوه های تو ما را تمام بود
3 از بس گذشت بی تو به ما تیره، روزگار روشن نشد که روز و شب ما کدام بود
4 دوشم نمود باغ نوی، رنگ آل تو جستم ز خواب، بوی گلم در مشام بود
5 باشد به روز رفتهٔ عمرم امیدها دیدم چو صبح دولت پروانه شام بود
6 حرف الف نبود همان در میان حزین در دل خیال قامت آن خوش خرام بود