1 یاد ایامی که دامی همچو بلبل داشتیم گاه با گل دستبازی، گه به سنبل داشتیم
2 با جهان سودای ما نازکدلان صورت نبست او چو آتش خار و خس میجست و ما گل داشتیم
3 عالم مستیست ساقی، دور ما را مگذران رفت آن دوران که ما تاب تغافل داشتیم
4 ناخدا بر هم زن هنگامهٔ ما زود شد صحبتی با موج دریا بر سر پل داشتیم
5 از ترقی نیست ما را قسمتی هرگز سلیم رو چو درد شیشهٔ می در تنزل داشتیم