- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یاد ایامی که حسن اندیشهٔ ناموس داشت شمع را شرم از پر پروانه در فانوس داشت
2 باده تنها کی توان خوردن، که بیهمصحبتان خضر بر لب آب و در زیر زبان افسوس داشت
3 دوش مشغول خیالت بود در محفل دلم خلوتی در انجمن چون صورت فانوس داشت
4 حاصل دنیا نبود آن سان که ما میخواستیم طفل، چشم بیضهٔ رنگینی از طاووس داشت
5 دوش میبالید از خاک درش بر خود سلیم تکیه پنداری مگر بر مسند کاوس داشت