یاد ایامی که حسن اندیشهٔ از سلیم تهرانی غزل 96

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

یاد ایامی که حسن اندیشهٔ ناموس داشت

1 یاد ایامی که حسن اندیشهٔ ناموس داشت شمع را شرم از پر پروانه در فانوس داشت

2 باده تنها کی توان خوردن، که بی‌هم‌صحبتان خضر بر لب آب و در زیر زبان افسوس داشت

3 دوش مشغول خیالت بود در محفل دلم خلوتی در انجمن چون صورت فانوس داشت

4 حاصل دنیا نبود آن سان که ما می‌خواستیم طفل، چشم بیضهٔ رنگینی از طاووس داشت

5 دوش می‌بالید از خاک درش بر خود سلیم تکیه پنداری مگر بر مسند کاوس داشت

عکس نوشته
کامنت
comment