یاد یارانی که از حکیم نزاری قهستانی غزل 538

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

یاد یارانی که با ما عهد یاری داشتند

1 یاد یارانی که با ما عهد یاری داشتند برشکستند از وفاداری و باد انگاشتند

2 حق حرمت حق عزت حق نان حق نمک جمله ناحق بود پنداری همه بگذاشتند

3 خود وفا در اصل گویی بود معدوم الوجود بر صحیفه چرخ این صورت مگر بگذاشتند

4 تا مرا سرسبز می دیدند در بستان جاه چون کدو در دوستی گردن همی افراشتند

5 تا خزان طالعم شد از نحوست برگ ریز روی همچون باد شبگیری ز من برگاشتند

6 کی بود در استحالت استقامت لاجرم پس محقق شد که مبطل را محق پنداشتند

7 دانه امیدشان در خوید و خرمن بر نداد زان که با ما تخم عهد بی وفایی کاشتند

8 از سر حسرت نزاری همچنین می گوی باز یاد یارانی که که با ما عهد یاری داشتند

عکس نوشته
کامنت
comment