- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یاد آن نوشین دهانم کام شیرین میکند میکشان را یاد باده بزم رنگین میکند
2 خنجر خونریز جلادان نکرده با کسی آنچه با من ساعد و دست نگارین میکند
3 تلخکامی کی بماند در لحد فرهاد را گر کسش تلقین به بالین نام شیرین میکند
4 چین اگر مشکین بود از ناف آهویی و بس چین یک مویت همه آفاق مشکین میکند
5 کار تو با یار تو اندر میان دارد مهم حاش لله یاد اگر از یار پارین میکند
6 حبذا نقش بدیعی کز صفای منظرش نقشبند صنع بر خود فخر و تحسین میکند
7 خنجر مژگان بود کافی به قتل عاشقان رنجه بر قتلم چرا او دست سیمین میکند
8 شاید ار بخشد گنه آشفته را دارای حشر کاو مدیح مرتضی آن داور دین میکند
9 دولت شه را دعا باشد سزا صبح و مسا این دعا را چون ملک پیوسته آمین میکند