-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یاد روی او کتانم را لباس ماه کرد عشق او آیینه ام را روشناس آه کرد
2 تا به ساعد سوده گشت از بس به دل ناخن زدم از تو دستم را فلک آخر چنین کوتاه کرد
3 تخته ی تعلیم لغزیدن ز نعلینش دهد خضر هرکس را که در عشق تو رو بر راه کرد
4 راهزن خضر است اگر توفیق همراهی کند در طریق عشق ما را غافلی آگاه کرد
5 غیر خود کس را نصیب از ذوق تنهایی نداد آنکه با من در محبت سایه را همراه کرد
6 کس نکرد اوقات صرف می پرستی چون سلیم هرچه کرد این پیر دیر، این بنده ی درگاه کرد