- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یاد باد آنکه ز یاری منت عار نبود یار من بودی و کس غیر منت یار نبود
2 روز حشرم، تو گواهی که شب هجرم کشت کان شب ای دیده کسی غیر تو بیدار نبود!
3 از دل آزاری رشک، آه کنون دانستم کآنچه زین پیش کشیدم ز تو آزار نبود
4 خواریم، کار رسانده است بجایی که رقیب با توام دید بهرجا، بمنش کار نبود
5 دلم از تاب کمند تو، چنین شد بیتاب؛ ورنه کی بود که این صید گرفتار نبود؟!
6 بلبلی دوش بدام آمد و در ناله ی او اثری بود که تا بود بگلزار نبود!
7 بود امید نگه باز پسینش آذر ورنه جان دادنش از هجر تو دشوار نبود!