-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یاد کن آنکه در شب اسرا با حبیب خدا خلیل خدا
2 گفت: گوی از من ای رسول کرام امت خویش را ز بعد سلام
3 که بود پاک و خوش زمین بهشت لیکن آنجا کسی درخت نکشت
4 خاک او پاک و طیب افتاده لیک هست از درختها ساده
5 غرس اشجار آن به سعی جمیل سبحله حمد له ست پس تهلیل
6 هست تکبیر نیز ازان اشجار خوش کسی کش جز این نباشد کار
7 عرض فانی اند این کلمات نیست شان در دو آن بقا و ثبات
8 لیک حق از کمال خلاقی سازد آن را جواهر باقی
9 هر یکی را به صورت شجری بنماید گرفته بار و بری
10 باغ جنات تحتهاالانهار سبز و خرم شود ازان اشجار