یاد کن آنکه در شب اسرا از جامی هفت اورنگ 130

یاد کن آنکه در شب اسرا

1 یاد کن آنکه در شب اسرا با حبیب خدا خلیل خدا

2 گفت: گوی از من ای رسول کرام امت خویش را ز بعد سلام

3 که بود پاک و خوش زمین بهشت لیکن آنجا کسی درخت نکشت

4 خاک او پاک و طیب افتاده لیک هست از درختها ساده

5 غرس اشجار آن به سعی جمیل سبحله حمد له ست پس تهلیل

6 هست تکبیر نیز ازان اشجار خوش کسی کش جز این نباشد کار

7 عرض فانی اند این کلمات نیست شان در دو آن بقا و ثبات

8 لیک حق از کمال خلاقی سازد آن را جواهر باقی

9 هر یکی را به صورت شجری بنماید گرفته بار و بری

10 باغ جنات تحتهاالانهار سبز و خرم شود ازان اشجار

عکس نوشته
کامنت
comment