مرا خود از حکیم نزاری قهستانی دستورنامه 43

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

مرا خود در اوقاتِ ردّ و قبول

1 مرا خود در اوقاتِ ردّ و قبول نباشد غمِ ترّهاتِ جَهول

2 اگر سرِّ مردان ندارم نگاه کله سر نبیند دگر سرکلاه

3 نیارم به نا محرمان باز گفت چه گویم که با من که این راز گفت

4 همه هرچه در حقِّ من گفته اند نه از من که از خویشتن گفته اند

5 اگر معترض طعنه ای می زند به خود بر ز خود هم چو قز می تند

6 مرا کس نداند که من کیستم کدامم کجاام کی ام چیستم

7 چه بارست بر جانِ پر درد من که خون شد دلِ ناز پروردِ من

8 زبس طعنه همواره دل خسته ام دلِ خسته در لطفِ حق بسته ام

9 چو از بدوِ فطرت قلم می رود چه بردستِ من بیش و کم می رود

10 دلم موج خون می زند لب خموش ملامت روان و من آگنده گوش

11 همان به که فی الجمله از هیچ روی نگویم سخن تا نگویند گوی

عکس نوشته
کامنت
comment