جامی

جامی

جامی
جامی

حسرت از جان او برآرد دود از جامی هفت اورنگ 151

هفت اورنگ 151 ام از 3391 سلسلةالذهب - دفتر اول

حسرت از جان او برآرد دود

1 حسرت از جان او برآرد دود وان زمان حسرتش ندارد سود

2 بس که ریزد ز دیده اشک ندم غرق گردد ز فرق تا به قدم

3 و آب چشمش شود در آن شیون آتشش را به خاصیت روغن

4 کاش این گریه پیش ازین کردی غم این کار پیش ازین خوردی

5 دادی از جویبار دیده نمی شستی از نامه سیه رقمی

6 نم چه سود این زمان که کشت امل خشک گشت از تف سموم اجل

7 گریه روزی که بود فایده مند از جهالت به خنده شد خرسند

8 چون زمان نشاط و خنده رسید آبش از چشم و خون ز دل بچکید

9 حق چو فلیضحکوا قلیلا گفت او ز بس خنده همچو غنچه شکفت

10 جوی چشمش شد ترشح جو هرگز از چشمه سار فلیبکوا

11 لاجرم روز ضحک و استبشار خون فشاند ز دیده خونبار

12 همه ضاحک ز عیش و مستبشر او ز رنج و عنا عبوس و کدر

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر حسرت از جان او برآرد دود

شاعر شعر حسرت از جان او برآرد دود چه کسی است ؟

شاعر شعر حسرت از جان او برآرد دود جامی می باشد.

شعر حسرت از جان او برآرد دود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر حسرت از جان او برآرد دود چیست ؟

قالب شعر حسرت از جان او برآرد دود هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر حسرت از جان او برآرد دود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی