-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رسید باز طپاننده کبوتر دل سبک کنندهٔ تمکین ز صبر لنگر دل
2 خرد کجاست که دارد لوای صبر نگاه که شد عیان علم پادشاه کشور دل
3 رسید شاه سواری که در حوالی او به جنبش است زمین از هجوم لشگر دل
4 چو سنگ خورد نهانی تنم به لرزه فتاد ز دیدنش چو طپیدن گرفت پیکر دل
5 پی نشاط فرو کوفتند نوبت غم چو ملک عشق به یکبار شد مسخر دل
6 ازو چه ره طلبیم بهر حفظ جان کردن که جان فریفتهٔ اوست صد برابر دل
7 ز جان محتشم آواز الامان برخاست کشید خسرو غم چون سپاه بر در دل