رسید یار و ندیدیم روی یار از هاتف اصفهانی غزل 49

هاتف اصفهانی

آثار هاتف اصفهانی

هاتف اصفهانی

رسید یار و ندیدیم روی یار افسوس

1 رسید یار و ندیدیم روی یار افسوس گذشت روز و شب ما به انتظار افسوس

2 گذشت عمر گرانمایه در فراق دریغ نصیب غیر شد آخر وصال یار افسوس

3 گریست عمری آخر ز بیوفائی چرخ ندید روی تو را چشم اشکبار افسوس

4 خزان چو بگذرد از پی بهار می‌آید خزان عمر ندارد ز پی بهار افسوس

5 به خاک هاتف مسکین گذشت و گفت آن شوخ ازین جفاکش ناکام صد هزار افسوس

عکس نوشته
کامنت
comment