- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رسید از ره آن شاه خوبان پیاده قبا چست کرده کله کج نهاده
2 پی قتل عشاق ز ابرو و غمزه کمانی کشیده خدنگی گشاده
3 ز روی زمین چون قدم برگرفته جهانی به خدمت زمین بوسه داده
4 سرشکم که هرگز ستادن نداند چو با خاک پایش رسیده ستاده
5 پری و آدمی قاصرند از جمالش همانا که از ماه و خورشید زاده
6 سگ آستان نیازم که دارم به گردن ز طوق وفایش قلاده
7 مزن بهر بیگانگان فال عشقش که این قرعه بر نام جامی فتاده