- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نظم راوان چو آب روان سینه را به است شعر روان زجان و روان گداخته است
2 نادان چه داند آنکه سخندان به گاه نظم جان را گداخته است و از آن شعر ساخته است
3 در گوش عاشقان سخن و قول شاعران خوشتر ز بانگ بلبل و آواز فاخته است
4 مدخل که حق نظم نداند شناختن مقدار شعر و قدر ثنا کی شناخته است
5 من دانم از طریق هجا کینه آختن رایض دراین طریق بسی کینه آخته است
شعر مولانا در باره آب
شعر مولانا در باره آب
شعر مولانا در باره آب