آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی
آشفتهٔ شیرازی

رندی که او بکوی مغان از آشفتهٔ شیرازی غزل 313

غزل 313 ام از 1259 غزلیات

رندی که او بکوی مغان ره نشین بود

1 رندی که او بکوی مغان ره نشین بود شاید که بحر و کانش در آستین بود

2 سر نایدش فرود بتاج قباد و کی آنرا که داغ بندگیت بر جبین بود

3 با اینکه رام کس نشود توسن سپهر نه مهر و مه که داغ تواش بر سرین بود

4 هر شب زبوی موی تو آرد صبا بچین گر نافهای مشگ زآهوی چین بود

5 چشمت کمان کشیده چو ترکان راهزن در قصد دین و دل همه شب در کمین بود

6 غمناک کس بمیکده هرگز شنیده ای حاشا که در بهشت دل کس غمین بود

7 گفتی چه جنس بوده خدنگ کمان عشق تیریست شهپرش پر روح الامین بود

8 نازم بقاتلی که پی ضرب دست او از کشتگان بلند همه آفرین بود

9 دانی که چیست خاتم جم کاو جهان گرفت نام تواش معاینه نقش نگین بود

10 آنی که روزگار باین امتداد قدر در سایه وجود تو راحت گزین بود

11 آشفته رخ متاب زخاک در علی حاشا که کیمیا بدو عالم جز این بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رندی که او بکوی مغان ره نشین بود

شاعر شعر رندی که او بکوی مغان ره نشین بود چه کسی است ؟

شاعر شعر رندی که او بکوی مغان ره نشین بود آشفتهٔ شیرازی می باشد.

شعر رندی که او بکوی مغان ره نشین بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر رندی که او بکوی مغان ره نشین بود چیست ؟

قالب شعر رندی که او بکوی مغان ره نشین بود غزل است

مضمون اصلی شعر رندی که او بکوی مغان ره نشین بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر