- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رندان همه در کوی مغان گشته خرابت ای مغبچه شوخ چه مست است شرابت
2 لطف و کرمت تیر کشیدست به تنها ارباب وفا جان دهد از ناز و عتابت
3 هستی تو پری زانکه درآیی بدل و جان در آمدن خانه کسی نیست حجابت
4 پرسی که چو من نیست به خوبی مه و خورشید روشن بود ای ماه چو خورشید جوابت
5 در دیده اهل نظر آن چهره عیانست جز تیره گی هستی ما نیست نقابت
6 در بادیه عشق ببازی نتوان رفت کانجاست بسی صدمت و بسیار مهابت
7 فانی ننهی پای به سر منزل مقصود تا نیست به جز باده هستی خور و خوابت