ای رند قلندر کیش، می نوش ز کس مندیش از عراقی مقطع 9

ای رند قلندر کیش، می نوش ز کس مندیش

1 ای رند قلندر کیش، می نوش ز کس مندیش انگار همه کم بیش، زیرا که دل درویش

2 در دیر شو و بنشین، با خوش پسری شیرین شکر ز لبش می‌چین، تا چند ز کفر و دین؟

3 گفتم که: مگر جستم، وز دام بلا رستم دل در پسری بستم، کز یاد لبش مستم

4 ساقی، می مهرانگیز، در ساغر جانم ریز چون مست شوم برخیز، زان طرهٔ شورانگیز

5 ای ماه صبا بگذر، پیش در آن دلبر گو: ای دل غم‌پرور، چون نیستی اندر خور

6 با این همه هم می‌کوش، زهر از کف او می‌نوش چون حلقهٔ او در گوش کردی ز غمش مخروش

7 در میکده چون او باش، می‌خواره شو و قلاش می می‌خور و خوش می‌باش، مخروش و دلم مخراش

عکس نوشته
کامنت
comment